گرانش در مقابل CIP: کدام روش در پروژههای استخراج طلا با ظرفیت ۱۵۰ تن در روز تانزانیا، هزینه کمتری دارد؟
گرانش در مقابل CIP: کدام روش در پروژههای استخراج طلا با ظرفیت ۱۵۰ تن در روز تانزانیا، هزینه کمتری دارد؟
در مقایسه روش جداسازی گرانشی و روش کربن در پالپ (CIP) برای بازیابی طلا در یک پروژه استخراج طلا با ظرفیت ۱۵۰ تن در روز (TPD) در تانزانیا، انتخاب روش مناسب باید بر اساس عوامل مختلفی، از جمله ویژگیهای سنگ معدن، هزینههای سرمایه، هزینههای عملیاتی، راندمان بازیابی و ملاحظات زیستمحیطی باشد. در زیر تجزیهای از پتانسیل صرفه جویی در هزینهها ارائه شده است:
1. جداسازی گرانشی
جداسازی گرانشی شامل جداسازی ذرات طلا بر اساس چگالی آنها با استفاده از روشهایی مانند جِگها، میزهای لرزان و غلیظکنندههای سانتریفیوژ (مانند کِنلسون یا F
مزایا:
هزینه اولیه سرمایه کمتر: تجهیزات جداسازی گرانشی به طور کلی نسبت به نصبهای CIP (مانند تانکها، پمپها، سلولهای الکتروشیمیایی) ارزانتر هستند.
بدون هزینه مواد شیمیایی: روشهای گرانشی از سیانید یا سایر مواد شیمیایی شستشو استفاده نمیکنند که این امر هزینههای عملیاتی را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
محیط زیست دوست: عدم استفاده از سیانید، خطر آلودگی محیط زیست و نیاز به سم زدایی از پسماند را کاهش میدهد.
بازیابی سریع: غلظت گرانشی مواد با عیار بالا را برای فرآوری بیشتر، که منجر به کاهش زمان فرآوری میشود، فراهم میکند.
معایب:
نرخ بازیابی پایینتر: جداسازی گرانشی عموماً برای طلاهای درشت یا آزاد قابلذوب مؤثر است، اما ممکن است ذرات طلا ریز یا مقاوم در برابر ذوب را بازیابی نکند.
محدودیت در نوع کانسار: برخی از ذخایر با طلاهای ریزدانه یا مقاوم در برابر ذوب نیاز به مراحل پردازش اضافی (مانند شناوری یا شستشو) دارند که پیچیدگی و هزینهها را افزایش میدهد.
مشکلات مقیاسپذیری: جداسازی گرانشی به تنهایی ممکن است در پردازش حجم زیاد کانسار به طور کارآمد برای یک عملیات 150 تن در روز مشکل داشته باشد.
نتیجهگیری در مورد هزینهها:
جداسازی گرانشی برای کانسارهایی با نسبت بالای طلاهای آزاد و قابلذوب، مقرون به صرفه است.
2. استخراج طلا از داخل پالپ (CIP)
CIP یک فرآیند استخراج است که در آن از سیانید برای حل کردن طلا قبل از جذب طلا توسط زغالفعال از محلول غلیظ استفاده میشود تا در مراحل بعدی بازیابی شود.
مزایا:
نرخ بازیابی بالاتر:
CIP بسیار کارآمد است و اغلب بیش از 90 درصد طلا، از جمله طلاهای ریز و مقاوم را بازیابی میکند.
مناسب برای عملیاتهای بزرگ مقیاس:
این فرآیند میتواند مقدار زیادی از سنگ معدن را پردازش کند، که آن را برای یک عملیات 150 تن در روز مناسب میکند.
انعطافپذیری در انواع سنگ معدن:
CIP برای طیف وسیعتری از سنگ معدن، از جمله سنگ معدنهایی با طلاهای ریز، طلاهای مقاوم، یا محتویات سولفید بالا، مناسب است.
معایب:
هزینههای سرمایهگذاری بالاتر: نصب یک کارخانه CIP مستلزم سرمایهگذاری قابلتوجهی در زیرساخت سیانیداسیون (تانکهای شستشو، همزنها، ستونهای کربن، سلولهای الکتروشیمیایی) است.
هزینههای عملیاتی بالاتر: هزینههای مواد شیمیایی (سیانید، اکسیژن، آهک) و مصرف انرژی میتوانند به طور قابلتوجهی افزایش یابند.
نگرانیهای زیستمحیطی: CIP نیازمند یک مدار سیانید و سیستم سمزدایی برای مدیریت خطرات زیستمحیطی است که هزینهها را افزایش میدهد.
نتیجهگیری در مورد هزینهها:
هرچند CIP نرخ بازیافت بالاتری را ارائه میدهد، اما هزینههای اولیه سرمایهگذاری و هزینههای جاری عملیاتی بالاتر هستند. در مواردی که سنگ معدن دارای سی... می باشد، مقرونبهصرفهتر است.
عوامل مقایسهای
عامل
جداسازی گرانشی
فرایند CIP
هزینه سرمایه
پایینتر (تجهیزات ساده مانند غلیظکنندهها و میزها)
بالاتر (تانکها، همزنها، مدار سیانید)
هزینه عملیاتی
پایین (بدون مواد شیمیایی، انرژی کم)
بالاتر (مواد شیمیایی، سمزدایی، برق)
نرخ بازیابی
متوسط (بسته به نوع سنگ معدن؛ ~۵۰-۷۰%)
بالا (~۹۰-۹۵%)
مناسبت نوع سنگ معدن
طلاهای آزاد، ذرات درشت
گسترده (طلاهای آزاد، طلاهای ریز، سنگهای مقاوم)
تأثیرات زیستمحیطی
پایین (نیازی به سیانید یا مواد شیمیایی سمی نیست)
بالا (مدیریت سیانید مورد نیاز است)
قابلیت مقیاسپذیری
متوسط (محدود برای عملیاتهای بزرگ)
بالا (قابلیت مدیریت تودههای بزرگ را دارد)
ملاحظات خاص مورد پروژههای 150 تنی در روز تانزانیا
نوع و کیفیت سنگ معدن:
اگر سنگ معدن طلا تانزانیا عمدتاً از نوع آزاد و با ذرات درشت باشد، جداسازی گرانشی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه خواهد بود.
برای سنگ معدنهای پیچیده یا طلاهای ریز، CIP علیرغم هزینههای بالاتر، مناسبتر است.
زیرساخت و لجستیک:
مناطق دورافتاده تانزانیا ممکن است بر هزینه واردات تجهیزات و تأمین مواد شیمیایی برای CIP تأثیر بگذارد، که در برخی موارد جداسازی گرانشی را جذابتر میکند.
رعایت الزامات زیستمحیطی و نظارتی:
مقررات سختتر ممکن است هزینهی سمزدایی سیانید و مدیریت پسماند برای فرایند CIP را نسبت به فرایندهای گرانشی افزایش دهد.
مدت عمر پروژه:
اقتصاد نرخ بازیافت بالاتر در طول عمر پروژه (با CIP) ممکن است اختلاف اولیه در هزینههای سرمایهای را جبران کند.
توصیه:
برای عملیاتهای کوتاهمدت و ساده جداسازی گرانشی احتمالاً در صورت مناسب بودن سنگ معدن، در صرفهجویی در هزینهها و به حداقل رساندن نگرانیهای زیستمحیطی مؤثر خواهد بود.
برای پروژههای بلندمدت با سنگ معدنهای پیچیده CIP با نرخ بازیافت بالاتر، علیرغم افزایش هزینههای اولیه و عملیاتی، ممکن است مقرونبهصرفهتر باشد.
یک برنامهی آزمایشی (مانند آزمایش نمونههای حجیم) برای تعیین قابلیت فرآوری سنگ معدن با روشهای جداسازی گرانشی یا CIP ضروری است و این تصمیم باید ایدهآلًا براساس یک مطالعهی توجیهپذیری فنی-اقتصادی که متناسب با زمینشناسی و اقتصاد خاص پروژه تانزانیا باشد، اتخاذ شود.